روزی روزگاری در شهر شلوغ مشهد یک موسسه زبان به نام زبان کوچولو وجود داشت. کار آن آموزش زبان انگلیسی به زبان آموزان مشتاق در تمام سنین بود. یک روز آفتابی در اتاق پذیرایی دنج مؤسسه، محمد مردی 68 ساله، با نگاهی مصمم نشسته بود.
محمد همیشه آرزو داشت انگلیسی را روان صحبت کند. همانطور که از کارش بازنشسته شد و وقت آزاد بیشتری پیدا کرد، احساس کرد که این فرصت عالی ای برای دنبال کردن این آرزوی دیرینه است. او مزایای بیشمار دانستن زبان انگلیسی را دیده بود، زیرا اقوام جوانترش به راحتی با مهارتهای زبانی خود در چشمانداز جهانی حرکت میکردند.
حامد اسماعیل زاده رئیس پر انرژی و دلسوز زبان کوچولو متوجه قیافه مصمم محمد شد و با لبخندی گرم به او نزدیک شد.
حامد از چشمان محمد که نشان دهنده اشتیاق واقعی بود پرسید.
"صبح بخیر محمد. امروز چطور می توانم کمکت کنم؟"
محمد با قاطعیت پاسخ داد:
"من تصمیم گرفتم انگلیسی یاد بگیرم.
می دانم که سنم کمی زیاد است اما هیچ وقت دیر نیست، درست است؟"
حامد سری به تایید تکان داد و محمد را دعوت کرد که بنشیند. او با حوصله و درک در مورد مزایای یادگیری زبان انگلیسی و اینکه چگونه می تواند درهایی را به روی فرصت های جدید هم از نظر شخصی و هم از نظر حرفه ای باز کند، صحبت کرد.
آن طور که حامد توضیح داد:
"سن، محمد در مورد یادگیری فقط یک عدد است. در واقع تحقیقات نشان می دهد که افراد مسن می توانند حتی زبان آموزی بهتری نسبت به همتایان جوان خود داشته باشند. شما تجربه و خرد زیادی از زندگی را به کلاس می آورید که می تواند درک و یادگیری شما را افزایش دهد.
محمد با دقت با عزم و جدیت گوش می داد که با هر کلمه بیشتر می شد. "اما حامد برای شروع خیلی پیر نیستم؟ می ترسم نتوانم زبان را به همان سرعتی که در جوانی داشتم درک کنم.
حامد پاسخ داد "این نگرانی، قابل درک است. با این حال مطالعات نشان می دهد که افراد مسن تر اغلب انگیزه و نظم و انضباط قوی تری برای یادگیری دارند. نکته کلیدی این است که روش های آموزشی و منابع مناسبی را بیابید که متناسب با سبک یادگیری شما باشد.
نگرانی های محمد با فکر کردن به احتمالات کم شد. او که از سخنان حامد دلگرم شده بود، می دانست که با شروع این سفر، فصل جدیدی در زندگی او باز خواهد شد.
هفته بعد محمد خود را در محاصره افراد با هر سن و پیشینه ای در کلاس های درس پر جنب و جوش زبان کوچولو دید. فضای دوستانه و حمایتگر به سرعت اعصاب او را آرام کرد و او متوجه شد که در تلاش برای یادگیری زبان تنها نیست.
با گذشت روزها محمد غرق در دنیای انگلیسی شد. با هر درس و مکالمه، لذت کشف کلمات و عبارات جدید را حس می کرد. او با همکلاسیهایش پیوند دوستی برقرار کرد و از طریق چالشها و موفقیتهایی که برایشان پیش آمد، یکدیگر را تشویق و انگیزه میدادند.
یک روز محمد جرات پیدا کرد و یک سخنرانی کوتاه جلوی هم کلاسی هایش ارائه کرد. صدایش ابتدا می لرزید، اما وقتی به انگلیسی صحبت می کرد اعتماد به نفسش بیشتر می شد. او داستانهایی را از گذشتهاش به اشتراک میگذاشت که انگلیسی و کمی زبان فارسی را با هم ترکیب میکرد. اتاق پر از تشویق و تحسین پیشرفت محمد بود.
روزها به هفته ها و هفته ها به ماه ها تبدیل شدند. فداکاری و پشتکار محمد نتیجه داد زیرا هر روز قوی تر شدن درک خودش از زبان انگلیسی را مشاهده می کرد. موانعی که زمانی غیرقابل عبور به نظر میرسیدند، اکنون تنها پلههایی در مسیر یادگیری زبان او بودند.
یک روز عصر که محمد در مورد پیشرفت باورنکردنی خود فکر می کرد، حامد از شاگردان زبان کوچولو دیدن کرد. او از داوطلبان خواست تا تجربیات خود را به اشتراک بگذارند و بگویند چگونه یادگیری زبان انگلیسی بر زندگی آنها تأثیر گذاشته است. محمد بدون معطلی دستش را بلند کرد و در مقابل همسالانش ایستاد، با لبخندی گرم که چهره اش را روشن می کرد.
"خانم ها و آقایان ...
محمد صحبت خود را با اعتماد به نفس آغاز کرد: "من امروز اینجا ایستاده ام تا شاهد زنده ای باشم که هیچ وقت برای یادگیری چیزهای جدید دیر نیست. یادگیری زبان انگلیسی نه تنها افق دید من را گسترش داده است، بلکه احساس موفقیتی را که در این سنم باور نمیکردم امکان پذیر باشد را به من هدیه داد. من از تک تک شما صرف نظر از سن و شرایطتان میخواهم به دنبال رویاهای خود بروید. فرصتهایی را که یادگیری یک زبان جدید میتواند به ارمغان بیاورد در آغوش بگیرید و هرگز اجازه ندهید ترس از دیر شروع کردن، مانع شما شود."
اتاق از تشویق بلند شد و سخنان صمیمانه محمد با همه حاضران طنین انداز شد. حامد که به شاگرد مصمم خود افتخار میکرد میدانست که داستان محمد الهامبخش افراد بیشماری خواهد بود تا سفرهای یادگیری زبان خود را آغاز کنند.
زبان کوچولو از آن روز به بعد پذیرای طیف وسیع تری از زبان آموزان پیر و جوان بود که همگی به دنبال یادگیری زبان انگلیسی و تغییر زندگی خود بودند. داستان محمد به نمادی از امید و عزم تبدیل شد و این پیام را منتشر کرد که برای یادگیری چیزهای جدید هیچ وقت دیر نیست.
و با گذشت سالها حامد و تیمش در زبان کوچولو همچنان به افراد در هر سنی با هر سطحی از استعداد زبان کمک میکنند تا رویاهایشان را پرورش دهند و ثابت کنند که بهترین زمان برای یادگیری زبان انگلیسی یا هر زبان دیگری اکنون است.
دیدگاه خود را بنویسید